English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3839 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio silence U سکوت رادیویی
listening silence U سکوت رادیویی
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radioed U رادیویی
radio U رادیویی
radioing U رادیویی
broadcasting U رادیویی
radios U رادیویی
electronic locator U فلزیاب رادیویی
facsimiles U عکس رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
radio telescope U تلسکوپ رادیویی
metal locator U فلزیاب رادیویی
facsimile U عکس رادیویی
radio metal locator U فلزیاب رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
space radiation U تشعشع رادیویی
r.f. U بسامد رادیویی
radio frequency U فرکانس رادیویی
call sign U معرف رادیویی
call signs U معرف رادیویی
radiographic U مخابرات رادیویی
radio link U پیوند رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
receivers U گیرنده رادیویی
receiver U گیرنده رادیویی
hertzian wave U موج رادیویی
radio horizon U افق رادیویی
receiving set U گیرنده رادیویی
radio ferquency U بسامد رادیویی
radio dicipline U انضباط رادیویی
radio detection U اکتشاف رادیویی
radio match U رویارویی رادیویی
radio control U فرمان رادیویی
radio compass U قطبنمای رادیویی
radio call sign U معرف رادیویی
radio broadcasting U پخش رادیویی
radio beacon U بیکن رادیویی
radio alimeter U فرازیاب رادیویی
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
radio sextant U سکستانت رادیویی
radmail U پست رادیویی
radio navigation U ناوبری رادیویی
radiophotograph U عکس رادیویی
radiometeorograph U هوانگار رادیویی
radio interference U پارازیت رادیویی
radiographic U عکس رادیویی
radio telescopes U تلسکوپ رادیویی
radio waves U امواج رادیویی
radio wave U موج رادیویی
radio receiver U گیرنده رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
wave U موج رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
waved U موج رادیویی
waves U موج رادیویی
waving U موج رادیویی
transmitters U فرستنده رادیویی
compere U مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
play by play U پخش رادیویی
wirephoto U عکاسی رادیویی
transmitter U فرستنده رادیویی
skip zone U منطقه کور رادیویی
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
wave front U جبهه امواج رادیویی
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
radio U پیام رادیویی فرستادن
rawinsonde U جهت یاب رادیویی
radiograph U پوتونگار عکس رادیویی
radiotelegraphic U تلگراف رادیویی کردن
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
radios U پیام رادیویی فرستادن
radioed U پیام رادیویی فرستادن
radioing U پیام رادیویی فرستادن
direction finder U جهت یاب رادیویی
radiographs U پوتونگار عکس رادیویی
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
radio astronomy U اختر شناسی رادیویی
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
net call sign U معرف رادیویی شبکه
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
radiotelegraph U تلگراف رادیویی کردن
play by play U پخش رادیویی مسابقه
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
spotter U کمک مفسر رادیویی
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
twin sideband U ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
rf U Frequency Radio فرکانس رادیویی
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
radmail U وسیله ارسال پیام رادیویی
screenplay U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
garbage U واسط رادیویی از کانالهای مجاور
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
screenplays U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
radiographs U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
fade U از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
fades U از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
radiograph U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
radio relay U رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
loran U تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
vocoder U وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
We finally succeed in making a radio contact. U عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
demodulate U از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
radiolocation U تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
listening silence U به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
microwave hop U یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
high frequency U فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
rf U ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
space above property U فضای قسمت بالای ملک
squelch circuit U یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception U گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
galactic noise U تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
mezzanine space U فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
nett U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
nets U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
listening watch U پست به گوش رادیویی نگهبانی به گوش
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
normal slump U درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
polyconic grid U سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
carroty U مخروط
cones U مخروط
cone U مخروط
strobilus U مخروط
pinecones U مخروط کاج
turbinate U وارونه مخروط
cone of dispersion U مخروط پراکندگی
cone of fire U مخروط اتش
reducer U مخروط تقلیلی
frustum U مخروط ناقص
forcing cone U مخروط مقاوم
fastigiate U بشکل مخروط
pinecone U مخروط کاج
steep taper U مخروط کوتاه
parabola U قطع مخروط
alluvial cone U مخروط افکنه
nose cone U مخروط دماغه
parabolas U قطع مخروط
alluvial fan U مخروط افکنه
doldrums U سکوت
calmer U سکوت
calmest U سکوت
stillness U سکوت
glumness U سکوت
calming U سکوت
calms U سکوت
sub silentio U در سکوت
standstil U سکوت
quietism U سکوت
calmed U سکوت
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1The more you care
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
2interfereometry
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1 moves up the range
2high dimentional task solution space
2high dimentional task solution space
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com